جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ک
معین
کالو
(اِ.)۱- تنه، بدن.۲- صورت، شکل.
ک
معین
کالباس
(اِ.) مخلوطی از گوشت و چربی و حبوبات چرخ کرده و پخته شده که بیشتر به ...
ک
معین
کافنده
(فَ دِ) (ص فا.) شکافنده.
ک
معین
کاغذ دیواری
(~.) (اِمر.) کاغذ کمابیش ضخیم، بادوام و معمولاً دارای نقش، برای پوشش د...
ک
معین
کاسیک
(اِ.) پرندهای است سیاه رنگ به اندازة سار از راستة سبکبالان، بومی آمر...
ک
معین
کاسمو
(اِ.) موی خوک، موی زبر و خشن.
ک
معین
کاله
(لَ یا لِ) (اِ.)۱- متاع و اسباب خانه.۲- کدوی شراب.۳- زمینی که برای کشت...
ک
معین
کالب
(~.) (اِ.) قالب.
ک
معین
کافل
(فِ) (اِفا.) ضامن.
ک
معین
کاغذ خرید
(~. خَ) (اِمر.) ورقهای معمولاً چاپی که در آن فروش کالایی با مشخصات مع...
«
‹
17
18
19
20
21
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها