جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ک
معین
کلمات قصار
(~ ق) (اِمر.) جملهها و عبارتهای کوتاه و پندآموز.
ک
معین
کلجان
(کَ) (اِ.) مزبله، جای ریختن خاکروبه و زباله.
ک
معین
کلاپیسه
(کَ سَ یا س) (اِمر.) تغییر حالت چشم در اثر خشم یا لذت بسیار (مثلاً وقت...
ک
معین
کلاه شکستن
(~. شِ کَ تَ) (مص ل.) تفاخر کردن.
ک
معین
کلنگی
(~.) (ص نسب.) هر آن چه که به درد خراب کردن بخورد، قدیمی (خاصه ساختمان)...
ک
معین
کلمات
(کَ لَ) (اِ.) جِ کلمه.
ک
معین
کلج
(کَ یا کِ) (اِ.) سبد گرمابه و کناس که بدان سرگین و پلیدیها را کشند.
ک
معین
کلاپشت
(کُ پُ) (اِمر.) جامهای سیاه و سبز که آن را از پشم گوسفند بافند و تا ز...
ک
معین
کلنگ
(کُ لَ) (اِ.)۱- آلت آهنی نوک تیز که از آن برای کندن جاهای سفت زمین است...
ک
معین
کلم
(کَ لَ) (اِ.) یکی از سبزیها که به مصرف غذایی میرسد و بر چند نوع است:...
«
‹
88
89
90
91
92
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها