جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آب مروارید
(مُ) (اِمر.) نوعی بیماری چشم که بر اثر پیری یا بیماری یا ضربه، عدسی چش...
الف
معین
آباء
(اِ.) جِ اَب.۱ - پدران، اجداد.۲- کشیشان.
الف
معین
آب گشاده
(بِ گُ دِ) (اِمر.) شراب زبون و کم کیف، بادة کم اثر.
الف
معین
آب گرم کن
(گَ کُ) (اِ.) دستگاه گرم کنندة آب که با نفت و گاز و برق یا گرمای خورشی...
الف
معین
آب گرم
(بِ گَ) (اِمر.)۱- آب معدنی گرم که از زمین میجوشد.۲- جایی که در آن آب ...
الف
معین
آبانگان
(اِمر.) جشنی که ایرانیان در روز دهم از ماه آبان برپا میکردند.
الف
معین
آب گرفتن
(گِ رِ تَ)۱- (مص م.) عصاره گرفتن، استخراج شیرة میوه.۲- (مص ل.) به آبرو...
الف
معین
آبان
(اِ.)۱- ایزد نگهبان آب.۲- هشتمین ماه از سال خورشیدی.۳- روز دهم هر ماه...
الف
معین
آب گردش
(گَ دِ) (ص مر.) تند رفتار، تندرو، سریع السیر.
الف
معین
آبال
(اِ.) جِ ابل ؛ شتران.
«
‹
8
9
10
11
12
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها