جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
انسدال
(اِ س ِ) (مص ل.) آویخته شدن.
الف
معین
انشوده
(اُ دِ یا دَ) (اِ.) شعری که در مجلسی خوانند، سرود؛ ج. اناشید.
الف
معین
انسداد
(اِ س ِ) (مص ل.) بسته شدن.
الف
معین
انشقاق
(اِ ش ِ) ۱- (مص ل.) شکافته شدن، ترک برداشتن.۲- پراکنده شدن.۳- (اِمص.)...
الف
معین
انسجام
(اِ س ِ) (مص ل.)۱- روان بودن، روان شدن آب یا اشک.۲- روان بودن کلام و ...
الف
معین
انشعاب
(اِ ش ِ) ۱- (مص ل.) شعبه شعبه گردیدن.۲- (اِمص.) پراکندگی.
الف
معین
انستیتو
(اَ) (اِ.) مؤسسة تربیتی و فرهنگی، مرکز علمی یا تحقیقاتی.
الف
معین
انشراح
(اِ ش ِ) ۱- (مص ل.) گشاده شدن، باز شدن.۲- (اِمص.) گشایش (دل).
الف
معین
انسباک
(اِ س ِ) (مص ل.) گداخته شدن، ذوب شدن.
الف
معین
انشار
(اِ) (مص م.) زنده کردن.
«
‹
356
357
358
359
360
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها