جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
انفال
( اَ ) (اِ.) جِ نَفَل ؛ غنیمتها، بهرهها.
الف
معین
انطماس
(اِ طِ) ۱- (مص ل.) نیست شدن، محو گر دیدن.۲- (اِمص.) ناپیدایی.
الف
معین
انفاق
( اِ ) (مص م.) نفقه دادن، هزینه کردن.
الف
معین
انطلاق
(اِ طِ) (مص ل.) گشاده رو شدن، روان شدن، رها شدن.
الف
معین
انفاس
( اَ ) (اِ.) جِ نفس ؛ دمها، نفسها.
الف
معین
انطفاء
(اِ طِ) ۱- (مص ل.) خاموش شدن آتش.۲- (اِمص.) خاموشی.
الف
معین
انفاذ
( اِ ) (مص م.)۱- اجرا کردن فرمان.۲- امضای عهد نمودن.۳- فرستادن.
الف
معین
انطباق
(اِ طِ) ۱- (مص ل.) برابر شدن، یکسان گشتن.۲- (اِمص.) برابری، یکسانی. ج....
الف
معین
انفاد
( اِ ) (مص م.) نابود کردن، به پایان رسانیدن.
الف
معین
انطباع
(اِ طِ) ۱- (مص ل.) نقش پذیرفتن.۲- چاپ کردن.۳- (اِ.) چاپ.
«
‹
359
360
361
362
363
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها