جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
انفعالات
(~.) (اِمص.) جِ انفعال.۱- تأثرات.۲- نفسانیاتی که اساس آنها لذت دایم...
الف
معین
انقطاع
(اِ قِ) (مص ل.) بریده شدن، گسستن.
الف
معین
انفعال
(اِ فِ) (مص ل.)۱- انجام شدن کاری.۲- اثر پذیرفتن.۳- شرمنده شدن.
الف
معین
انقضاض
(اِ قِ) (مص ل.)۱- افتادن به سرعت (بنا و غیره)۲- رفتن ستاره، سقوط سریع...
الف
معین
انفطار
(اِ فِ) ۱- (مص ل.) شکاف خوردن.۲- (اِمص.) شکاف خوردگی.
الف
معین
انکاح
( اِ ) (مص م.) زن را شوهر و مرد را زن دادن.
الف
معین
انهدام
(اِ هِ) (مص ل.) ویران شدن، فرو ریختن.
الف
معین
انژکسیون
(اَ ژِ) ۱- (مص ل.) آمپول زدن، تزریق.۲- (اِ.) آمپول.
الف
معین
انهتاک
(اِ هِ) (مص ل.) دریده شدن.
الف
معین
انژکتور
(اَژِتُ) (اِ.)۱- سوخت پاش، پستانک سوراخ دار در مشعل گازوییلی که سوخت ...
«
‹
365
366
367
368
369
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها