جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
انهدام
(اِ هِ) (مص ل.) ویران شدن، فرو ریختن.
الف
معین
انژکسیون
(اَ ژِ) ۱- (مص ل.) آمپول زدن، تزریق.۲- (اِ.) آمپول.
الف
معین
انهتاک
(اِ هِ) (مص ل.) دریده شدن.
الف
معین
انژکتور
(اَژِتُ) (اِ.)۱- سوخت پاش، پستانک سوراخ دار در مشعل گازوییلی که سوخت ...
الف
معین
انگاشته
(اِ تِ) (ص مف.) پنداشته، تصور شده.
الف
معین
انچوچک
(اَ چَ) (ص.)۱- هر چیز کوچک و خرد.۲- آدم کوتاه قد.۳- دانهای کوچک شبیه ...
الف
معین
انگیزه
(اَ زِ) (اِمر.) باعث، سبب.
الف
معین
انگشتر (ی)
(اَ گُ تَ) (اِ.) حلقهای (معمولاً) فلزی و گاه دارای نگین که برای زینت ...
الف
معین
انگیزش
(اَ زِ) (اِمص.) تحریک، ترغیب، تحریض.
الف
معین
انگشتال
(اَ گِ) (ص.) ضعیف و نحیف، بیمار.
«
‹
368
369
370
371
372
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها