جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آرتیشو
(شُ) (اِ.) گیاهی است بوتهای که قسمت درونی میوة آن مصرف خوراکی دارد، ...
الف
معین
آرتیست
(ص.) ۱- هنرمند، هنرپیشه.۲- کنایه از:آدمی که برای رسیدن به خواستههای...
الف
معین
آرتزین
(تِ یَ) (اِ.) چاه جهنده، چاهی که بین دو دامنه در دره حفر کنند، و آبش ...
الف
معین
آرنائوت
(رْ ئ ُ) (اِ.)۱- قومی از نژاد هند و اروپایی ساکن در کشور آلبانی.۲- در...
الف
معین
آرزومندی
(~. مَ) (حامص.)۱- شوق، اشتیاق.۲- حسرت.۳- غرض.
الف
معین
آرن
(رَ) (اِ.) آرنج.
الف
معین
آرزومند
(~. مَ)(ص مر.)۱ - مشتاق.۲- آزمند.۳- کامجوی.۴- دارندة حسرت.
الف
معین
آرمیچر
(چِ) (اِ.) محور سیم پیچ شدهای که در داخل استوانة استارت و یا دینام ق...
الف
معین
آرزوخواه
(~. خا) (ص فا.)۱- تمنی کننده، امیدوار.۲- شهوی، شهوانی.
الف
معین
آرمیده
(رَ دِ) (ص مف.)۱- خفته، ۲- ساکن، مطمئن.
«
‹
36
37
38
39
40
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها