جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
اپیلاسیون
(اِ یُ) (اِمص.) عمل کندن یا از بین بردن موهای دست، پا و جز آنها به و...
الف
معین
اپراتور
(اُ پِ تُ) (اِ.) شخص متصدی کار کردن با دستگاهی خاص مانند تلفن، کامپیو...
الف
معین
اپیشه
(اَ ش ِ) (ص مر.) بی کار.
الف
معین
اپرا
(اُ پِ) (اِ.)۱- نمایشی که همراه با ساز و آواز و شعر باشد.۲- محل اجراء...
الف
معین
اپیزود
(اِ زُ) (اِ.) بخشی - گاهی مستقل - از یک مجموعة به هم پیوسته مانند ف...
الف
معین
اپتیک
(اُ) (اِ.) شاخهای از علم فیزیک که به مطالعة خواص نور، تولید و انتشار...
الف
معین
اژیر
( اَ ) (ص.) هوشمند، زیرک، آژیر.
الف
معین
اپیرانداخ
(اَ رَ) (اِ.) = اپرانداخ: نک پرنداخ.
الف
معین
اپتومتری
(اُ تُ مِ) (اِمص.) آزمایش چشم و ساختارهای مربوط به آن برای کشف اختلال...
الف
معین
اکاسره
(اَ س ِ رِ) (اِ.) جِ کسری ؛ لقب پادشاهان ساسانی.
«
‹
391
392
393
394
395
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها