جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
ایتا
ایتالیایی
الف
معین
ایدز
(اِ دْ) AIDS (اِ.) نوعی بیماری ویروسی که موجب مختل شدن مکانیسم دفاعی ب...
الف
معین
ایامی
(اَ ما) جِ ایم ؛ بیوه گان، بیوه زنان، زنان بی شوی.
الف
معین
ایدری
(~.) (ص نسب.)۱- اینجایی.۲- این جهانی، دنیوی.
الف
معین
ایام الله
(~. لا) (اِ.) روزهایی که از نظر مذهبی و اعتقادی مهم اند. مانند روز عا...
الف
معین
ایدر
(دَ) (ق.)۱- این جا.۲- اکنون، اینک.
الف
معین
ایام البیض
(اَ یّ مُ لْ بَ یْ) (اِمر.) سه روز از ماه که تمام شبهای آن روشن است ...
الف
معین
ایستاده
(دِ) (ص.)۱- برپا، سرپا.۲- مراقب.۳- قائم.۴- مأمور، موظف.
الف
معین
ایرانیت
(اِ.) ورقه یا لولهای ظریف و سبک که از مخلوط سیمان و پنبة کوهی ساخته م...
الف
معین
ایستادن
(دَ)(مص ل.)۱ - برخاستن.۲- توقف کردن.۳- پایداری، عمل کردن.
«
‹
402
403
404
405
406
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها