جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
ایلغامیشی
(حامص.)۱- هجوم بردن، ایلغار کردن.۲- تجسُس، تفتیش.
الف
معین
ایفاد
(مص م.) فرستادن، روانه کردن، ایفاد مراسله.
الف
معین
ایلغار
(اِمر.) هجوم، یورش.
الف
معین
ایفاء
(مص م.)۱- وفا کردن.۲- حق کسی را تمام دادن.
الف
معین
ایواز
(ص.) آراسته، پیراسته.
الف
معین
این طور
(طُ) (ق مر.) چنین، اینچنین. ؛که ~ در موردی گویند که خبر یا مطالبی ب...
الف
معین
ایوار
(ق. اِ.) هنگام عصر، نزدیک غروب آفتاب. مق شبگیر.
الف
معین
این جانب
(نِ) ۱- (ق.) این طرف، این سو.۲- (اِمر.) شخص متکلم یا نویسنده از خود بد...
الف
معین
ایهام
(مص م.)۱- به شک و گمان انداختن.۲- آوردن کلمهای که دارای دو معنی باشد...
الف
معین
ایهاالناس
(اَ یُّ هَ نْ) (ندا) ای مردمان، ای گروه مردم.
«
‹
409
410
411
412
413
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها