جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ب
معین
باده گسار
(~. گُ) (اِفا.) میخوار، شراب - خوار.
ب
معین
بادریش
(ص مر.) مغرور.
ب
معین
باده پیما
(~. پِ)(ص فا.)شرابخوار، می خوار.
ب
معین
بادربا
(دَ) (اِمر.)۱- نانخورش.۲- جایی که در آن نانخورش زیاد باشد.
ب
معین
باده پرستی
(~. پَ رَ) (حامص.) شراب - خواری.
ب
معین
باددستی
(~.) (حامص.) ولخرجی، اسراف.
ب
معین
باده پرست
(~. پَ رَ) (ص فا.) شرابخوار.
ب
معین
باددست
(دَ) (ص مر.) ولخرج، اسراف کننده.
ب
معین
باده پخته
(~. پُ خْ تِ) (اِ. ص.) شرابی که جوشیده باشد و دو سوم آن تبخیر شده، یک ...
ب
معین
بادخورک
(خُ رَ) (اِمر.) پرستو.
«
‹
12
13
14
15
16
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها