جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ب
معین
بادکش
(کَ یا کِ) (اِمر.)۱- شاخ یا هر آلت میان تهی که حجام محل حجامت را با آن...
ب
معین
بادسنج
(سَ) (اِ.)۱- ابزاری برای اندازه گیری شدت و سرعت باد.۲- کنایه: از: بیهو...
ب
معین
بادپیما
(پِ)(ص مر.)۱ - محروم، بی بهره.۲- آن که کار بیهوده میکند.
ب
معین
بادسرد
(دِ سَ) (اِمر.)۱- آه.۲- آسیب، گزند.
ب
معین
بادوام
(دَ) (ص مر.) محکم، استوار.
ب
معین
بادسایی
(حامص.) تکبر، نخوت.
ب
معین
باده گساری
(~.) (حامص.) شراب خواری، میخواری.
ب
معین
بادسار
(ص مر.)۱ - متکبر، بانخوت، گردنکش.۲- سبکسر، بی وقار.
ب
معین
باده گسار
(~. گُ) (اِفا.) میخوار، شراب - خوار.
ب
معین
بادریش
(ص مر.) مغرور.
«
‹
12
13
14
15
16
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها