جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ب
معین
بوسلیک
(سَ) (اِ.) نام یکی از آهنگهای موسیقی ایرانی.
ب
معین
بولدوزر
(دُ زِ) (اِ.) ماشین سنگین زنجیردار با قدرت زیاد که با تیغة فولادی سپر...
ب
معین
بوسلیمان
(سُ لَ) (اِ.)هُدهُد، مرغ سلیمان.
ب
معین
بولتن
(بُ لْ تَ) (اِ.) گزارش کوتاه چاپی (یا تکثیر شده) رویدادها و خبرهای یک...
ب
معین
بوستر
(تِ) (اِ.) وسیلهای که فرکانسهای رادیویی را تقویت میکند و معمولاً ب...
ب
معین
بول
(اِ.) پیشاب، ادرار، شاش.
ب
معین
بوستان افروز
(اَ) (اِ.) گل تاج خروس.
ب
معین
بکبکه
(بَ بَ کِ) (اِ.)۱- نان خورشی که از کشک و روغن آمیخته سازند.۲- فساد کنن...
ب
معین
بچه
(بَ چِّ) (اِ.)۱- کودک، طفل.۲- فرزند.
ب
معین
بوکان
(اِ.) زهدان، رحم.
«
‹
148
149
150
151
152
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها