جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ب
معین
بارانی
(ص نسب. اِمر.)۱- مربوط به باران.۲- تن پوشی که آب در آن نفوذ نکند.
ب
معین
بارزد
(زَ) (اِمر.) گیاهی است از تیرة چتریان که دارای برگهای نسبتاً پهن با ب...
ب
معین
بارانداز
(اَ) (اِمر.)۱ - بخشی از ساحل یا بندرگاه ک ه کشتیها بار خود را آنجا بر...
ب
معین
بارز
(رِ) (ص.) آشکار، هویدا.
ب
معین
باران
(اِ.) قطرههای آبی که به صورت پیاپی از ابر میبارد. مجازاً: ریزش فراوا...
ب
معین
باردان
(اِ.) ظرف.
ب
معین
بار کشیدن
(کِ دَ) (مص ل.) ناز خریدن، ناز کشیدن.
ب
معین
بارداری
(حامص.) حاملگی، آبستنی.
ب
معین
بار و بندیل
(رُ بَ) (اِمر) اسباب و اثاثیه.
ب
معین
باردار
(اِفا.)۱- میوه دار.۲- آبستن، حامله.
«
‹
14
15
16
17
18
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها