جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ب
معین
بیت الحرام
(بِ تُ لْ حَ) (اِمر.) خانة مقدس و محترم، بقعة متبرک.
ب
معین
بیا
۱ - فعل امر از آمدن.۲- (شب جم.) موافقت، همراهی کن، ملاحظه کن.۳- (عا.) ...
ب
معین
بیخته
(تِ) (ص مف.) الک شده.
ب
معین
بیت
(بِ یا بَ) (اِ.)۱- خانه، اتاق. ج. بیوت.۲- دو مصراع از شعر. ج. ابیات.
ب
معین
بیختن
(تَ) (مص م.)۱- الک کردن، ۲- غربال کردن.
ب
معین
بیب
(اِ.) نک بید.
ب
معین
بیرونی
(ص نسب.)۱- خارجی.۲- بخشی از عمارت که مخصوص پذیرایی مهمانان بودهاست.۳-...
ب
معین
بیدق
(دَ) (اِ.)۱- پیاده.۲- یکی از مهرههای شطرنج. ج. بیادق.۳- راهنما در سف...
ب
معین
بیرون آمدن
(مَ دَ) (مص ل.)۱- خارج شدن.۲- نمایان شدن.۳- سرکشی کردن.
ب
معین
بیدستر
(دَ تَ) (اِمر.) پستانداری از راستة جوندگان که نسبتاً بزرگ است با وزن ب...
«
‹
163
164
165
166
167
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها