جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ت
معین
تناوب
(تَ وُ) (مص ل.) به نوبت کاری را انجام دادن.
ت
معین
تناسب
(تَ سُ) (مص ل.)۱ - نسبت و رابطه داشتن میان دو کسی یا دو چیز.۲- مراعات...
ت
معین
تناهی
(تَ) (مص ل.)۱- به پایان رسیدن، به نهایت رسیدن.۲ - بازایستادن.
ت
معین
تنازل
(ت زُ) (مص ل.)۱- پیکار کردن.۲- فرود آمدن.۳- استعفا کردن.۴- فروتنی کرد...
ت
معین
تناقض
(تَ قُ) (مص ل.) ضد یکدیگر بودن.
ت
معین
تنازع
(تَ زُ) (مص ل.) با یکدیگر پیکار کردن.
ت
معین
تنافی
(تَ) (مص ل.) با هم مخالف شدن، یکدیگر را نفی کردن.
ت
معین
تنادی
(تَ) (مص م.) یکدیگر را ندا کردن، هم را خواندن.
ت
معین
تنافور
(تَ فُ) (اِ. ص.)=تناپور. تناپوهر: در دین زرتشتی نام گناهی است که گناه...
ت
معین
تناد
(تَ دّ) (مص ل.) از یکدیگر رمیدن، پراکنده شدن.
«
‹
169
170
171
172
173
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها