جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ت
معین
تأخیر
(تَ) (مص م.)۱- دیر کردن.۲- دیر آمدن.۳- (اِمص.) دیرکرد.
ت
معین
تأخی
(تَ أَ خّ) (مص ل.) برادری کردن دو گروه با هم.
ت
معین
تأخر
(تَ أَ خُّ) (مص ل.) پس ماندن، عقب افتادن.
ت
معین
تأحد
(تَ أَ حُّ) (مص ل.) یگانه شدن، یکی شدن.
ت
معین
تأجیل
(تَ) (مص م.) مهلت دادن.
ت
معین
تأنیس
(تَ) (مص م.) دمساز کردن، انس دادن.
ت
معین
تألف
(تَ أَ لُّ) (مص ل.) دوست شدن، الفت یافتن، دمساز شدن.
ت
معین
تأنیث
(تَ) (مص م.)۱- علامت مؤنث به کلمه عربی ملحق کردن.۲- مؤنث خواندن.۳- م...
ت
معین
تأصل
(تَ أَ صُّ) (مص ل.) با اصل گردیدن، ثابت و راسخ شدن.
ت
معین
تأنی
(تَ أَ نِّ) (مص ل.)۱- درنگ کردن.۲- سستی کردن، تأخیر کردن.
‹
1
2
3
4
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها