جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ت
معین
تکنی کالر
(تِ لِ) (اِ.) شیوة فیلمبرداری و چاپ و نمایش فیلم به صورت رنگی.
ت
معین
تیان
(تِ) (اِ.) دیگ دهان گشاد، پاتیل.
ت
معین
تکیه
(تَ یِ) ۱- (مص ل.) پشت دادن به چیزی.۲- (اِ.) جایی وسیع برای انجام مراس...
ت
معین
تیشه
(ش ِ) (اِ.) ابزاری فلزی که نوک آن پهن و تیز است و در نجاری و سنگ تراش...
ت
معین
تیز
(اِ.) باد صداداری که از مقعد خارج شود.
ت
معین
تیراژه
(ژَ یا ژِ) (اِ.) = تیراژی: رنگین کمان، قوس و قزح.
ت
معین
تیشتر
(تَ) (اِ.) نک تُشتر.
ت
معین
تیریز
(تِ) (اِ.)۱- چاک جامه.۲- بال و پر مرغان.۳- شاخ جامه.
ت
معین
تیراژ
(اِ.) شمارگان، واحدی برای شمارشِ روزنامه، مجله و کتابی که در یک نوبت ...
ت
معین
تیسیر
(تَ) (مص م.) آسان کردن، سهل کردن.
«
‹
220
221
222
223
224
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها