جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ت
معین
تینر
(نِ) (اِ.) مایة رقیق کنندة مواد.
ت
معین
ثابت
(بِ) (اِ فا.)۱- پابرجا، برقرار.۲- پایدار، بادوام. ۳- محقق، مدلل.۴- مث...
ت
معین
تین ایجر
(اِ جِ) جوانانی که سن آنها بین سیزده تا نوزده سال است.
ت
معین
ثؤلول
(ثُ) (اِ.) آژخ، زگیل ؛ ج. ثا´ لیل.
ت
معین
تین
(اِ.) انجیر.
ت
معین
ث
(حر.) پنجمین حرف از الفبای فارسی است که در حساب ابجد برابر ۵۰۰ میباشد...
ت
معین
تیمچه
(چِ) (اِمصغ.)۱- کاروان سرای کوچک.۲- بازار.
ت
معین
ثامن
(مِ) (اِ.) هشتم، هشتمین.
ت
معین
تیکوز
(اِ.) کشک.
ت
معین
تیموک
(ص.) بد اخم، ترشرو.
«
‹
227
228
229
230
231
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها