جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ت
معین
تانگو
(~.) (اِ.) نامی از رقصهای آرام دونفره.
ت
معین
تالار
(اِ.) اتاق بزرگ، سالن.
ت
معین
تاییدن
(دَ) (مص ل.) تأمل کردن.
ت
معین
تاچه
(چِ) (اِمصغ.) یک لنگه از خورجین، جوال، کیسهای بزرگ که بر پشت چهارپایا...
ت
معین
تایچه
(چِ) نک تاچه.
ت
معین
تاپو
(اِ.) خمرة سفالی بزرگ که در آن آرد و گندم ذخیره کنند.
ت
معین
تایچ
(یِ) (اِفا.) تاجدار، تاجور.
ت
معین
تاپال
(اِ.)۱ - سرگین گاو، تپاله.۲- تنة درخت.
ت
معین
تایپ
(اِ.)۱- ماشین تحریر.۲- نوشتن به وسیلة ماشین تحریر یا کامپیوتر.
ت
معین
تاپ تاپ عباسی
(عَ) (اِمر.) نوعی بازی است که کودکان میکنند.
«
‹
22
23
24
25
26
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها