جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ت
معین
تجا
(تَ) (ص.) تند و تیز.
ت
معین
تجاهل
(تَ هُ) (مص ل.) خود را به نادانی زدن.
ت
معین
تثنیه
(تَ یِ) (مص م.)۱- دو تا کردن.۲- علامت تثنیه «ان» یا «ین» را به کلمة ع...
ت
معین
تجاهر
(تَ هُ) (مص ل.)۱- آشکار کردن.۲- ظاهر شدن.
ت
معین
تثنی
(تَ ثَ نِّ) (مص ل.) خمیدن، دوتا شدن.
ت
معین
تجرع
(تَ جَ رُّ) (مص ل.)۱- جرعه جرعه نوشیدن آب یا...۲- فرو خوردن خشم.
ت
معین
تجانس
(تَ نُ) (مص ل.) از یک جنس بودن، هم جنس بودن.
ت
معین
تثمین
(تَ) (مص م.)۱- بها کردن، قیمت کردن.۲- هشت سو کردن، هشت گوش ساختن.
ت
معین
تجرد
(تَ جَ رُّ) (مص ل.) ج. تجردات.۱- زن نداشتن.۲- پیراستن.۳- برهنه گردیدن...
ت
معین
تجانب
(تَ نُ) (مص ل.) دوری جستن، دور شدن.
«
‹
38
39
40
41
42
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها