جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ت
معین
تجلیل
(تَ) (مص م.) بزرگ داشتن، احترام گذاشتن.
ت
معین
تجریب
(تَ) (مص م.) آزمودن، آزمایش کردن.
ت
معین
تجهز
(تَ جَ هُّ) (مص ل.) آماده شدن، مهیا گشتن.
ت
معین
تجلید
(تَ) (مص م.)۱- جلد کردن (کتاب و م انند آن).۲- پوست کندن یا پوست پوشان...
ت
معین
تجری
(تَ جَ رِّ) (مص ل.)۱- دلیری کردن، شجاعت.۲- نافرمانی، سرپیچی.
ت
معین
تجنیس
(تَ) (مص م.)۱- از جنس هم قرار دادن۲- با چیزی مانند شدن.۳- در ریاضی عد...
ت
معین
تجلی
(تَ جَ لّ) ۱- (مص ل.) پدید آمدن، نمایان شدن.۲- (اِمص.) هویدایی.
ت
معین
تجرم
(تَ جَ رُّ) (مص ل.)۱- گذشتن، به سر آمدن.۲- گناه کردن.
ت
معین
تجنید
(تَ) (مص م.) لشکر آراستن، لشکر گرد کردن.
ت
معین
تجلد
(تَ جَ لُّ) ۱- (مص ل.) چابکی نمودن.۲- (اِمص.) چابکی، نیرومندی.
«
‹
42
43
44
45
46
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها