جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ت
معین
تحزین
(تَ) (مص م.) اندوهگین کردن کسی را.
ت
معین
تحرمز
(تَ حَ مُ) (مص جع.)۱- حرام زادگی کردن.۲- ذکی گردیدن، باهوش کردن.
ت
معین
تحدث
(تَ حَ دُّ) (مص ل.) سخن گفتن، حدیث کردن.
ت
معین
تحزن
(تَ حَ زُّ) (مص ل.) اندوه خوردن، اندوه بردن.
ت
معین
تحرم
(تَ حَّ رُ) (مص ل.) حرمت داشتن.
ت
معین
تحزب
(تَ حَ زُّ) (مص ل.) گروه گروه شدن، دسته دسته شدن.
ت
معین
تحرق
(تَ حَ رُّ) (مص ل.) سوخته شدن، سوختن.
ت
معین
تحریک
(تَ) (مص م.) جنبانیدن، به حرکت درآوردن.
ت
معین
تحرض
(تَ حَ رُّ) (مص ل.) برانگیخته شدن.
ت
معین
تحریمه
(تَ مِ) (مص ل.) تکبیری که بعد از نیت نماز گویند که با گفتن آن هر کلام...
«
‹
47
48
49
50
51
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها