جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ت
معین
تأدب
(تَ أَدُّ) (مص ل.)۱- فرهنگ آموختن.۲- باادب شدن.
ت
معین
تأکد
(تَ أَ کُّ) (مص ل.) استوار شدن، محکم شدن.
ت
معین
تأمر
(تَ أَ مُّ) (مص ل.) فرمان راندن.
ت
معین
تأویل
(تَ) ۱- (مص م.) بازگردانیدن.۲- تفسیر کردن، بیان کردن.۳- (اِمص.) شرح و...
ت
معین
تألیف کردن
(~. کَ دَ) (مص م.) نوشتن کتاب.
ت
معین
تأهیل
(تَ) (مص م.) ارزانی داشتن، سزاوار شمردن، سزاوار کردن.
ت
معین
تألیف
(تَ) (مص م.)۱- فراهم آوردن، گرد آوردن.۲- نوشتن کتاب.
ت
معین
تأهل
(تَ أَ هُّ) (مص ل.) زن گرفتن، ازدواج.
ت
معین
تأله
(تَ أَ لِّ) ۱- (مص ل.) پرستیدن.۲- خدا شدن، الاهیت را به خود بستن.۳-...
ت
معین
تابخانه
(نِ) (اِمر.)۱- خانهای که دیوارهای آن آینه کاری شده باشد.۲- حمام، گرما...
«
‹
3
4
5
6
7
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها