جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ث
معین
ثخونت
(ثُ نَ) (مص ل.) ستبر و سخت گردیدن.
ث
معین
ثاولوجیا
(اِ.) = اثولوجیا:۱- علم الهی (اخص)، الهیات.۲- علم کلام.
ث
معین
ثخن
(ثِ خَ) ۱- (مص ل.) ستبر و سخت گردیدن.۲- (اِ.) ستبری، ضخامت، کلفتی.۳- غ...
ث
معین
ثانیه شمار
(~. شُ) (ص فا. اِمر.) عقربة کوچک ساعت که ثانیهها را معلوم میدارد.
ث
معین
ثخذ
(ثَ خِّ) (اِ.) صورت و جملة هفتم از صور و جمل هفت گانة جمل (ابجد).
ث
معین
ثانیه
(یِ) (اِ.) یک شصتم دقیقه.
ث
معین
ثبور
(ثُ بُ) ۱- (مص م.) بازداشتن.۲- هلاک کردن.۳- (مص ل.) زیان کشیدن.۴- هلاک...
ث
معین
ثانیاً
(یَ نْ) (ق.)۱- دوم.۲- بار دوم.
ث
معین
ثعالبی
(~.) (ص نسب.) فروشنده پوست روباه.
ث
معین
ثبوتیه
(ثُ یِّ) (ص نسب.) مؤنث ثبوتی. مق سلبیه.
1
2
3
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها