جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ث
معین
ثبات
(ثَ بّ) (ص.) ثبت کننده، کارمندی که نامهها را در دفتری مخصوص ثبت میک...
ث
معین
ثرا
(ثَ) ۱- (مص ل.) ثروتمند شدن، بی نیاز شدن.۲- (اِمص.) دارایی، توانگری.
ث
معین
ثایره
(یِ رِ) ۱- (اِفا.) مؤنث ثایر.۲- (اِ.) هیجان.
ث
معین
ثدی
(ثَ یاثِ یا ثَ دا) (اِ.) پستان.
ث
معین
ثایر
(یِ) ۱- (اِفا.) انتقام گیرنده.۲- (اِ.) خشم.
ث
معین
ثقیف
(ثَ) (ص.)۱- زیرک، چالاک.۲- ماهر، حاذق.۳- نام یکی از قبایل عرب ساکن بی...
ث
معین
ثفل
(ثُ) (اِ.)۱- کنجاره، تفاله.۲- آن چه از مایعی ته نشین شود.۳- تیرگی شیر...
ث
معین
ثمار
(ثِ) (اِ.) جِ ثمر، ثمره ؛ میوهها.
ث
معین
ثقوب (((.)
(اِ.) جِ ثقب ؛ سوراخها.
ث
معین
ثغور
(ثُ) (اِ.)۱- جِ ثغر؛ دندانها، دندانهای پیشین.۲- سرحدها، مرزها.
«
‹
2
3
4
5
6
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها