جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ج
معین
جنت
(جَ نَّ) (اِ.)۱- بهشت، فردوس.۲- بوستان، باغ.
ج
معین
جنسی
(جِ) (ص نسب.) آنچه مربوط به امور شهوانی است.
ج
معین
جنبیدن
(جُ دَ) (مص ل.)۱- حرکت کردن.۲- لرزیدن.
ج
معین
جنس
(جِ) (اِ.)۱- صنف، دسته.۲- کالا.۳- در منطق، هر آن چه که انواع زیادی را...
ج
معین
جنبه داشتن
(~. تَ) (ص.) (عا.) ظرفیت داشتن.
ج
معین
جنگلی
(جَ گَ) (ص نسب.)۱- منسوب به جنگل.۲- آن که در جنگل زندگی میکند.
ج
معین
جنرال
(جِ نِ) نک ژنرال.
ج
معین
جنبه
(جَ بِ یا بَ) (اِ.)۱- پهلو، طرف، جهت، ناحیه.۲- ظرفیت، طاقت، توان.۳- ج...
ج
معین
جنگل بانی
(~.) (حامص.)۱- شغل و عمل جنگل بان.۲ - ادارهای از شعب وزارت کشاورزی که...
ج
معین
جندی
(جُ) (ص نسب)۱- لشکری، سپاهی.۲- زنی روسپی که در میان لشکریان به کار م...
«
‹
48
49
50
51
52
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها