جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ح
معین
حیرت زده
(~. زَ دِ) (ص مر.) متحیر، سرگشته.
ح
معین
حیرت آور
(~. وَ) (ص مر.) تعجب - آور، شگفت انگیز.
ح
معین
حیوان
(حِ) (اِ.) جانور. ج. حیوانات.
ح
معین
حیرت
(حِ رَ) (اِمص.) سرگشتگی، سرگردانی.
ح
معین
حیه
(حَ یَّ) (اِ.) مار، افعی. ج. حیات.
ح
معین
حیران
(حِ) (ص.) سرگردان، سرگشته.
ح
معین
حین
(حَ) (اِ.)۱- هلاک، مرگ.۲- محنت.
ح
معین
حیدر
(حِ دَ) (اِ.)۱- شیر.۲- لقب علی بن ابی طالب.
ح
معین
حیله گر
(~. گَ) (ص فا.) نیرنگ باز، مکار.
ح
معین
حیثیت
(حِ یَّ) (مص جع.) اعتبار، آبرو. ج. حیثیات.
«
‹
54
55
56
57
›
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها