جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ح
معین
حیف
(حِ) (اِمص.)۱- ظلم، جور.۲- افسوس، دریغ. ؛~ِ نان نوعی توهین دربارة...
ح
معین
حیاط
(حَ) (اِ.) صحن خانه، زمین برابر ساختمان که دور آن دیوار باشد.
ح
معین
حیطه
(طِ) ۱- (اِ.) احاطه شده.۲- (مص م.) حفظ کردن، در پناه خود درآوردن.
ح
معین
حیاض
(حِ) (اِ.) جِ حوض.
«
‹
55
56
57
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها