جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
خ
معین
خیری
(اِ.) صفه، ایوان، رواق.
خ
معین
خیط شدن
(شُ دَ) (مص ل.) (عا.) بور شدن، شرمنده گشتن.
خ
معین
خیرگی
(رِ) (حامص.)۱- سرگشتگی.۲- لجبازی.۳- گستاخی، شجاعت.
خ
معین
خیکی
(ص نسب.)۱- منسوب به خیک، در خیک نهاده: پنیر خیکی.۲- (کن.) شخص بسیار چا...
خ
معین
خیکچه
(چِ) (اِمصغ.) خیک کوچک.
«
‹
90
91
92
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها