جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
د
معین
دین پژوه
(پَ)۱- (ص فا.) پژوهندة دین، جویندة دین.۲- (اِمر.) روز پانزدهم از هر ما...
د
معین
دیسکت
(کِ) (اِ.) صفحهای از جنس پلاستیک با پوششی مغناطیسی برای ذخیرة اطلاعا...
د
معین
دیوانگی
(نِ) (ص مر.) بی عقل، بی خرد.
د
معین
دین دار
(ص فا.)۱- کسی که دارای دین و آیینی باشد، متدین.۲- متدین به دین اسلام.۳...
د
معین
دیسانتری
(تِ) (اِ.) اسهال خونی.
د
معین
دیوانه
(نِ یا نَ)۱- (ص مر.) همچون دیو، مانند دیوان.۲- بی عقل، بی خرد، مجنون. ...
د
معین
دین
(دَ یا دِ) (اِ.) قرض، وام. ج. دیون.
د
معین
دیس
(اِ.) رنگ، لون.۲- شبیه، نظیر.
د
معین
دیوان نویس
(نِ) (ص فا.) = دیوان - نویسنده: منشی دیوان.
د
معین
دیمی
(دِ) (ص نسب.)۱- غلهای که فقط با آب باران نمو کرده باشد.۲- (عا.) بی م...
«
‹
118
119
120
121
122
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها