جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ذ
معین
ذوات الاذناب
(ذَ تُ اَ) ۱- (ص مر.) صاحبان دم. دمداران.۲- (اِمر.) ستارگان دنباله دار...
ذ
معین
ذمیم
(ذَ) (ص.) زشت، نکوهیده.
ذ
معین
ذوالقعده
(~. قَ دَ) (اِمر.) = ذی القعده: ماه یازدهم از سال قمری.
ذ
معین
ذوات
(ذَ) جِ ذات.۱- خداوندان، صاحبان.۲- حقایق، ماهیات.
ذ
معین
ذمی
(ذِ مّ) (ص نسب.) غیرمسلمانی که به علت پرداخت جزیه، جان و مالش در پناه...
ذ
معین
ذوالقربی
(~. قُ با) (اِمر.) خویش، خویشاوند؛ جِ ذوی القربی.
ذ
معین
ذو
(اِ.) صاحب، دارنده. در عربی در حالت رفع «ذو» و در حالت جر «ذی» و در ح...
ذ
معین
ذمه
(ذِ مِّ) (اِ.)۱- کفالت، ضمانت.۲- عهد، پیمان. ؛ اهل ~ اهل کتاب از زر...
ذ
معین
ذوالقدر
(~. قَ) (ص مر.)۱- توانا.۲- صاحب بزرگواری.
ذ
معین
ذهینه
(ذِ یِّ) (ص نسب.) مؤنث ذهنی. (در علم منطق قضیهای است که مصادیق و محک...
«
‹
9
10
11
12
13
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها