بایگانی‌های ذ - صفحه ۱۲ از ۱۸

ذ معین

(ذَ) (ص.) زشت، نکوهیده.

ذ معین

(~. قَ دَ) (اِمر.) = ذی القعده: ماه یازدهم از سال قمری.

ذ معین

(ذَ) جِ ذات.۱- خداوندان، صاحبان.۲- حقایق، ماهیات.

ذ معین

(ذِ مّ) (ص نسب.) غیرمسلمانی که به علت پرداخت جزیه، جان و مالش در پناه...

ذ معین

(~. قُ با) (اِمر.) خویش، خویشاوند؛ جِ ذوی القربی.

ذ معین

(اِ.) صاحب، دارنده. در عربی در حالت رفع «ذو» و در حالت جر «ذی» و در ح...

ذ معین

(ذِ مِّ) (اِ.)۱- کفالت، ضمانت.۲- عهد، پیمان. ؛ اهل ~ اهل کتاب از زر...

ذ معین

(~.) کارهای ذوقی، فعالیت -‌هایی که باعث ارضای روحی یا سرگرمی می‌شود....

ذ معین

(ذَ وَ) (مص ل.) آب شدن، گداختن.

ذ معین

(ذَ یِّ) (ص.) مؤنث ذکی.

سایدبار