جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ذ
معین
ذومطلعین
(مَ لَ عَ یا عِ) (ص مر.) قصیدهای که دو مطلع دارد.
ذ
معین
ذوبحرین
(بَ رَ) (اِمر.) نک ذوالبحرین.
ذ
معین
ذوقیات
(~.) کارهای ذوقی، فعالیت -هایی که باعث ارضای روحی یا سرگرمی میشود....
ذ
معین
ذوبان
(ذَ وَ) (مص ل.) آب شدن، گداختن.
ذ
معین
ذکیه
(ذَ یِّ) (ص.) مؤنث ذکی.
ذ
معین
ذوقی
(~.) (ص نسب.) مبتنی بر ذوق، سلیقهای.
ذ
معین
ذوب کردن
(ذُ. کَ دَ) (مص م.)۱- گداخته کردن، آب کردن.۲- درجة حرارت موادی مانند...
ذ
معین
ذکی
(ذَ) (ص.)۱- زیرک، هوشیار.۲- تند - بوی.
ذ
معین
ذوقافیتین
(فْ یَ تَ یا تِ) (ص مر.) شعری که دارای دو قافیه باشد.
ذ
معین
ذوب
(ذُ) (مص ل.) گداختن، آب شدن.
«
‹
13
14
15
16
17
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها