جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ذ
معین
ذی نفوذ
(نُ) (ص.) دارای قدرت، متنفذ.
ذ
معین
ذی
(اِ.) دارنده، خداوند، صاحب. در فارسی بیشتر ذی گفته میشود و درست است ...
ذ
معین
ذی نفع
(نَ) (ص مر.) نفع داشتن در کاری.
ذ
معین
ذی قیمت
(قَ یا قِ مَ) (ص مر.) قیمتی، باارزش، گرانبها.
ذ
معین
ذی قعده
(قَ دَ) (اِ.) نک ذوالقعده.
ذ
معین
ذی فن
(فَ نّ) (ص مر.) نک ذوفنون.
ذ
معین
ذی فقار
(فِ) (ص مر.) مهره دار.
ذ
معین
ذی علاقه (عَ قَ یا قِ)
(ص مر.) صاحب علاقه، دلبسته.
ذ
معین
ذی عقل
(عَ) (ص مر.) خردمند، دارندة عقل، بخرد؛ ج. ذوی العقول.
ذ
معین
ذی صلاحیت
(صَ حِ یَّ) (ص مر.) دارای صلاحیت، دارای شایستگی برای مداخله در امری ی...
«
‹
15
16
17
18
›
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها