جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ذ
معین
ذوالبحور
(~. بُ حُ) (ص مر.) شعری که دارای سه بحر شعری یا بیشتر باشد.
ذ
معین
ذهب
(ذَ هَ) (اِ.) زر، طلا، عسجد.
ذ
معین
ذوالبحرین
(~. بَ رَ) (اِمر.) شعری که دارای دو بَحر شعری باشد.
ذ
معین
ذهاب
(~.) (اِ.) جِ ذهبه ؛ بارانهای ریز و بسیار.
ذ
معین
ذوالمنن
(~. مِ نَ) (ص مر.) نک ذوالمن.
ذ
معین
ذوالاکرام
(~. اِ) (ص مر.)۱- خداوند احسان.۲- صفتی است از صفات خدای تعالی.
ذ
معین
ذنوب
(ذُ) (اِ.) جِ ذنب ؛ گناها، جرمها، خطاها.
ذ
معین
ذوالمناقب
(~. مَ قِ) (ص مر.) صاحب منقبتها، خداوند هنرها و کارهای نیکو.
ذ
معین
ذوالاقتدار
(ذُ لْ اِ تِ) (ص مر.) دارای قدرت، مقتدر.
ذ
معین
ذنب
(ذَ ن َ) (اِ.) د م، د نبال. ج. اذناب.
«
‹
7
8
9
10
11
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها