جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ر
معین
روال
(رَ) (عا.) (اِ.) قاعده، روش.
ر
معین
رو به راه
(بِ) (ص مر.) آماده، مهیا.
ر
معین
رواقی
(~.) (ص نسب.) پیرو مکتب رواقیان. (رواقیان گروهی بودند که حوزه درسشان ...
ر
معین
رو انداختن
(اَ تَ)(مص ل.) (عا.) سؤال کردن.
ر
معین
روح الامین
(رُ حُ لْ. اَ) (اِ.) جبرئیل.
ر
معین
روایا
(رَ) (اِ.) جِ راویه.
ر
معین
روح
(رَ) (اِ.)۱- بوی خوش.۲- نشاط، آسایش.۳- مهربانی.
ر
معین
روانی
(رَ) (ص.)۱- مربوط و متعلق به روان.۲- دستخوش بیماری روانی.
ر
معین
روتین
(رُ) (ص. اِ.) کاری که به طور منظم یا به طور معمول و مکرر انجام میشود...
ر
معین
روانه
(~.) (ق.) زود، فوری.
«
‹
70
71
72
73
74
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها