جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ر
معین
روت کانال
(اِمص.) عصب کشی (دندانپزشکی).
ر
معین
روانشناس
(~. ش) (ص فا.) عالم به علم روانشناسی.
ر
معین
رودست
(دَ) (ص) بالادست، بالاتر.
ر
معین
روبیدن
(دَ) (مص م.) جاروب کردن.
ر
معین
روانداز
(اَ) (اِ.) آنچه که به هنگام خواب به روی خود اندازند.
ر
معین
رودساز
(ص فا.) نوازنده، رامشگر.
ر
معین
روبند
(بَ) (اِمر.) پارچهای که زنان به وسیلة آن صورت خود را پوشانند.
ر
معین
رودربایستی
(دَ یِ) (اِمص.) = رودروایستی: شرم حضور، مأخوذ به حیا شدن.
ر
معین
روبنا
(بَ) (اِ.)۱- آن بخش از ساختمان که بر روی زیربنا ساخته میشود.۲- هر یک ...
ر
معین
رودخانه
(نِ) (اِمر.) رود، نهر بزرگ.
«
‹
72
73
74
75
76
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها