جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ر
معین
روزه
(زِ) (اِ.) یکی از شعائر مذهبی است و آن خودداری از آشامیدن و خوردن سایر...
ر
معین
روده
(دِ) (اِ.) لوله مانندی باریک و بلند از انتهای معده تا مقعد. ؛ یک ~ء ...
ر
معین
روسری
(سَ) (اِمر.) پارچهای معمولاً سه گوش یا چهارگوش (به صورت سه تا شده) که...
ر
معین
روزنامه نویس
(~. نِ) (حامص.) کسی که مقالات یا اخبار روزنامه را تهیه میکند.
ر
معین
رودنواز
(نَ) (ص فا.) نوازنده.
ر
معین
روستایی
(ص نسب.) کشاورز، دهقان.
ر
معین
روزنامه
(مِ) (اِمر.)۱- نشریهای که هر روز چاپ میشود و در آن اخبار و رویدادها...
ر
معین
رودلاخ
(اِمر.) جایی که در آن چند رود جاری باشد.
ر
معین
روستا
(اِ.) ده، قریه.
ر
معین
روزن
(رَ زَ) (اِ.)۱- منفذ، سوراخ.۲- دریچه.
«
‹
75
76
77
78
79
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها