جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ر
معین
روز پسین
(زِ پَ) (اِمر.) کنایه از: رستاخیز.
ر
معین
روزگار بردن
(~. بُ دَ) (مص ل.)۱- در انتظار ماندن.۲- عمر ضایع کردن.
ر
معین
روز ماه
(اِمر.) حساب روز و ماه و سال.
ر
معین
روزگار
(زِ) (اِمر.)۱- دوره، عصر.۲- دنیا.۳- زمان، وقت.
ر
معین
روز سوختن
(تَ) (مص ل.) وقت گذرانیدن.
ر
معین
رومال
(ص فا. اِ.) پارچهای که با آن روی و دست را پاک کنند؛ روپاک.
ر
معین
روشندلی
(~. دِ) (حامص.) آگاهی.
ر
معین
روماتیسم
(رُ) (اِ.) مرضی که به سبب دردهای عارض در مفاصل مشخص است.
ر
معین
روشندل
(~. دِ) (ص مر.)۱- عارف، آگاه.۲- (کن.) نابینا، کور.
ر
معین
روماتولوژی
(رُ تُ لُ) (اِ.) یکی از شاخههای فوق تخصصی طب داخلی که به تشخیص و درم...
«
‹
77
78
79
80
81
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها