جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ر
معین
روشن گری
(~. گَ) (حامص.) رفع ابهام، ایضاح.
ر
معین
روغناس
(رُ) (اِ.) نک روناس.
ر
معین
روشن چراغ
(~. چِ) (اِمر.) نوایی است از موسیقی قدیم.
ر
معین
روغن سوزی
(رُ غَ) (حامص.)۱- نوعی اشکال فنی در موتور که باعث سوختن روغن همراه با ...
ر
معین
روشن قیاس
(~.) (ص مر.) تیزفهم، زیرک.
ر
معین
روغان
(اِمص.) حیله گری.
ر
معین
روشن فکر
(~. فِ) (ص مر.)۱- دارای اندیشههای روشن.۲- متجدد.
ر
معین
رون
(رَ وَ) (اِ.) آزمایش.
ر
معین
روغ
(اِ.) آروغ.
ر
معین
روشن بینی
(~.) (حامص.)۱- دانایی.۲- روشنفکری.
«
‹
79
80
81
82
83
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها