جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ر
معین
ریختگی
(رِ تِ)۱- (حامص.) ریزش.۲- در قالب قرار گرفتن فلز.
ر
معین
ریان
(رَ یّ) (ص.)۱- سیراب.۲- تر و تازه، شاداب.
ر
معین
ریلکس
(لَ) (ص.) آرام و بدون دغدغه.
ر
معین
ریشخند
(خَ) (اِمص.) استهزا.
ر
معین
ریل
(رَ یا رِ) (اِ.) هر یک از تیرهای آهنی که در مسیر راه آهن روی زمین کار...
ر
معین
ریشاریش
(ق مر.) جنگ تن به تن.
ر
معین
ریق
(رِ) (ق.) ناشتا.
ر
معین
ریش و پشم
(شُ پَ) (اِمر.) موی معمولاً بلند و انبوه سر و صورت.
ر
معین
ریغو
(ص.) (عا.)۱- کسی که اسهال دارد و نمیتواند خود را کنترل کند.۲- کنایه ا...
ر
معین
ریش سفید
(س) (ص مر.) مرد سالخورده دارای تجربه و آگاهی.
«
‹
95
96
97
98
99
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها