جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ر
معین
ریم آهنگ
(~. هَ) (اِمر.) آن چه که با آن چرک چیزی را پاک کنند.
ر
معین
ریشه
(ش) (اِ.)۱- عضو اصلی گیاه که زیر زمین قرار دارد و آب و مواد لازم را ب...
ر
معین
ریم آهن
(~. هَ) (اِمر.) آن چه که از آهن پس از ذوب در کوره باقی میماند یا به ه...
ر
معین
ریشمالی
(حامص.) بی حمیتی.
ر
معین
ریم
(رِ) (اِ.) چرک، عفونت.
ر
معین
ریشمال
(ص مر.) بی حمیت.
ر
معین
ریلکس
(لَ) (ص.) آرام و بدون دغدغه.
ر
معین
ریشخند
(خَ) (اِمص.) استهزا.
ر
معین
ریل
(رَ یا رِ) (اِ.) هر یک از تیرهای آهنی که در مسیر راه آهن روی زمین کار...
ر
معین
ریشاریش
(ق مر.) جنگ تن به تن.
«
‹
96
97
98
99
100
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها