جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ص
معین
صمیمانه
(صَ نِ یا نَ) ۱- (ص مر.) صمیم، صمیمی.۲- (ق مر.)از روی صمیمیت، خالصانه...
ص
معین
صله یافتن
(~. تَ) (مص ل.) جایزه ستدن.
ص
معین
صمیم
(صَ) (ص.) خالص، اصل و خالص هر چیزی.
ص
معین
صله خوردن
(~. خُ دَ) (مص ل.) جایزه گرفتن.
ص
معین
صموت
(صُ) (مص ل.) خاموش بودن.
ص
معین
صله
(ص لِ) نک. صلت.
ص
معین
صمم
(صَ مَ) ۱- (مص ل.) ناشنوا شدن.۲- (اِمص.) ناشنوایی.
ص
معین
صلم
(صَ) (اِمص.)۱- بریدگی، قطع (گوش و بینی).۲- در علم عروض اسقاط وتد مفعو...
ص
معین
صمغ
(صَ) (اِ.) مایع چسبناک و لزجی که از بدنة برخی درختان خارج میشود.
ص
معین
صلف
(صَ لَ) (اِمص.) خودپسندی.
«
‹
16
17
18
19
20
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها