جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ص
معین
صورت بستن
(~. بَ تَ) (مص ل.)۱- شکل گرفتن.۲- به تصور درآمدن.۳- ممکن شدن.
ص
معین
صورت برداشتن
(~. بَ تَ) (مص ل.) نسخه برداری کردن.
ص
معین
صورت انگیختن
(~. اَ تَ) (مص ل.) نقش زدن.
ص
معین
صیصه
(صَ صَ) (اِ.)۱- خار پس پای خروس، سیخک پشت پای خروس، خار خروس.۲- شاخ گ...
ص
معین
صولجان
(صَ لَ) (اِ.) معرب چوگان.
ص
معین
صیرف
(صَ رَ) (ص.)۱ - صراف.۲- حیله گر.
ص
معین
صولت
(صُ یا صَ لَ) ۱- (مص ل.) برجستن و حمله کردن.۲- (اِمص.) هیبت.۳- حمله.۴-...
ص
معین
صیدله
(صَ دَ لَ) ۱- (اِمص.) گیاه - شناسی.۲- داروفروشی. عطاری.
ص
معین
صوفیگری
(گَ) (حامص.) تصوف.
ص
معین
صید
(صَ) ۱- (مص م.) شکار کردن.۲- (اِ.) شکار.۳- آن چه که شکار کنند.
«
‹
23
24
25
26
27
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها