جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ص
معین
صولت
(صُ یا صَ لَ) ۱- (مص ل.) برجستن و حمله کردن.۲- (اِمص.) هیبت.۳- حمله.۴-...
ص
معین
صیدله
(صَ دَ لَ) ۱- (اِمص.) گیاه - شناسی.۲- داروفروشی. عطاری.
ص
معین
صوفیگری
(گَ) (حامص.) تصوف.
ص
معین
صید
(صَ) ۱- (مص م.) شکار کردن.۲- (اِ.) شکار.۳- آن چه که شکار کنند.
ص
معین
صوفیه
(یِ) (اِ.) پیرو طریقة تصوف، طریقهای معنوی که پیروان آن معتقدند به و...
ص
معین
صیحه
(صَ حَ) (اِ.) بانگ، فریاد.
ص
معین
صوفیانه
(یِ) ۱- (ص مر.) همچون صوفیان.۲- (ق مر.) به شیوة صوفیان.
ص
معین
صیت
(ص) (اِ.) آوازه، شهرت.
ص
معین
صوفی
(ص نسب.)۱- پشمینه پوش.۲- پیرو طریقة تصوف.
ص
معین
صیانت
(نَ) ۱- (مص م.) حفظ کردن.۲- خویشتن نگاهداشتن.۳- (اِمص.) نگه داری.
«
‹
24
25
26
27
28
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها