جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ص
معین
صیغه رو
(~. رَ) (ص فا.) زنی که صیغة مردان شود.
ص
معین
صک
(صَ) (اِ.)۱- چک، برات.۲- نامه، قباله ؛ ج. اصک، صکوک، صکاک. ؛لیلة ~...
ص
معین
صینیه
(یَّ) (ص نسب.) مؤنث سینی ؛ انواع ظروف از صحن، قدح، صراحی و غیره که در...
ص
معین
صیقلی
(~.) (ص نسب.) منسوب به صیقل، هر چیز زدوده و جلا یافته.
ص
معین
صیقل
(صَ یا ص قَ) (ص.)۱- آن که شمشیر و مانند آن را بزداید و جلا دهد، جلا ...
«
‹
26
27
28
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها