جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ص
معین
صرفه داشتن
(~. تَ) (مص ل.) فایده داشتن.
ص
معین
صرامت
(صَ مَ) ۱- (مص م.) بریدن، قطع کردن.۲ - (اِمص.)دلیری، شجاعت.۳- بُرندگ...
ص
معین
صرفه جویی
(~.) (حامص.) اندازه نگه داشتن، از حد خارج نشدن.
ص
معین
صرافی
(صَ رّ) ۱- (حامص.) شغل و کار صراف.۲- (اِ.) دکان صراف.
ص
معین
صرفه جو
(~.) (ص فا.) آن که در خرج کردن اندازه نگه دارد، مقتصد.
ص
معین
صرافت
(~.) (اِمص.) شغل و پیشة صراف.
ص
معین
صرفه بردن
(~. بُ دَ) (مص ل.)۱- سود بردن.۲- سبقت جستن.
ص
معین
صراف
(صَ رّ) (ص.)۱- کسی که پول نیک را از بد جدا کند.۲- کسی که کارش داد و س...
ص
معین
صرفه
(صَ فِ) (اِ.)۱- افزونی.۲- بهره، فایده.
ص
معین
صراط
(ص) (اِ.) راه، طریق.
«
‹
7
8
9
10
11
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها