جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ط
معین
طاس
(اِ.) مهرهای مکعب شکل که بر هر یک از شش طرف آن اعداد از یک تا شش نوشت...
ط
معین
طاری
(اِفا.)۱- آینده.۲- ناگاه در آینده.۳- ناگاه روی داده، عارض.۴- گذرنده غ...
ط
معین
طارونی
(ص نسب.) نوعی جامة ابریشمی تیره گون.
ط
معین
طارمی
(~.) (ص نسب.)۱- نردة چوبی یا آهنی که اطراف محوطه یا باغی نصب کنند.۲- د...
ط
معین
طارم
(رَ) (اِ.) تارم ؛ خرگاه، سراپرده.
ط
معین
طارق
(رِ) (اِفا.)۱- راه رونده در شب.۲- مجازاً: دزد، فالگیر.۳- ستارة صبح.
ط
معین
طاغی
(اِفا.)۱- نافرمان، سرکش.۲- ستمکار، ظالم.
ط
معین
طارف
(رِ) (اِ.) مال نو، مال تازه.
ط
معین
طاغوت
(اِ.)۱- بت، هر معبود غیر از خدا.۲- شیطان.۳- سرکش متعدی.
ط
معین
طار
(اِ.) داریه زنگی.
1
2
3
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها