جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ط
معین
طره
(طُ رَّ) (اِ.)۱ - کنارة هر چیزی، حاشیه.۲- زلف، موی پیشانی.۳- نقش و نگ...
ط
معین
طلسم
(طِ لِ) (اِ.)۱- جادو.۲- نوشتهها یا اشکالی غیرعادی برای ج ادو کردن چی...
ط
معین
طلاق
(طَ) (مص ل.) جدا شدن زن و شوهر.
ط
معین
طغیان
(طُ) (مص ل.)۱- از حد خود گذشتن.۲- نافرمانی کردن.۳- بالا آمدن آب دریا....
ط
معین
طلبیدن
(طَ لَ دَ) (مص م.)۱- خواستن.۲- جُستن.
ط
معین
طلاب
(طُ لّ) (اِ.) جِ طالب.۱- خواهندگان.۲- محصلان علوم قدیمه.
ط
معین
طغرل
(طُ غْ رِ یا رُ) (اِ.)۱- نوعی مرغی شکاری.۲- نام چند تن از پادشاهان سل...
ط
معین
طلبکار
(طَ لَ) (ص فا.) بستانکار.
ط
معین
طلاء
(طِ) (اِ.)۱- هرچه که آن را بر چیزی مالند.۲- دارویی که بر عضوی مالند.۳...
ط
معین
طغراکشی
(~. کَ یا کِ) (حامص.) طغراء نویسی.
«
‹
17
18
19
20
21
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها